۱۳۹۱ آذر ۲۳, پنجشنبه

واسه ما فرقی داره چی سَرِ دنیامون میاد؟

پدرا دل نگرون و مادرا دلواپسن
بچه هاشون سالم از مدرسه ها نمی رسن
آخه این چه رسمیه، این چه زمونه ای شده؟!!

مردنِ توُ مدرسه؟! عجب بهونه ای شده!!
************
عصرِ پارکِ ژوراسیکه یا که عصرِ حجره؟!
خدا این مرگا چیه؟! این مُردنایِ مسخره؟!
سقفِ یک کلاس میاد پائین و چن تا می میرن
واسه گرما بخاری میزارن، آتیش می گیرن
************
یا میاد زلزله و مدرسه چون قدیمیه
واسه مایِه ریشترَم زلزله ی عظیمیه
تا یه ریزه برف و بارون میزنه توُ روستامون
جاده بسته، همه حبسِ خونگی با دوستامون
************
اوضامون خیلی وخیمه، بدتر از اینها شده
وزیرِ احمقِش ام نِمیره و اِبقا شده
بچه ها رو تختایِ مریض خونه جون میکَنَن
خاتمی میگه اونا بی روسری چه می کُنن؟!
************
توُیِ مجلس همه شون یکدفه بیگُنا شدن
همه شون معترضِ معلمِ روستا شدن
تقصیرِ اونه که بچه ها یه جا باهم بودن
نکنه جاسوسایِ خارجی ام اونجا بودن؟!
************
خداجون، آخرشه، ایران بُزُرگی نداره
بره ها زیاده ، جز چنتا که گُرگی نداره
یکی گُفت دنیا تموم شده ، رسید به انتها
آروم، آروم دیگه دنیا داره وای میسه یه جا
************
واسه ما فرقی داره چی سَرِ دنیامون میاد؟!
همه مون یه عمره مُردیم ، صدامون در نمیاد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر