سال جديد باز هم بدون مسعود آغاز خواهد شد
سال
جديد باز هم بدون مسعود آغاز خواهد شد جالب است كه حتي كوچكترين درصدي هم
احتمال نميدهم مسعود در سال جديد كنارم باشد. از هفته گذشته به فكر
ملاقاتي هستم كه در عيد منتفي ميشود و از ماه گذشته صفحات تقويم را ورق
ميزنم و حساب ميكنم كدام هفته زمان ملاقات مردانه است و من چند هفته بعد
از عيد ميتوانم به ملاقات بروم. كدام 5 شنبه بعد از تعطيلات زمان ملاقات
زنان است و كدام هفته براي مردان؟ شايد از بداقبالي
باشد كه 5 شنبه بعد از تعطيلات ملاقات مردانه است و من سه هفته از ملاقات
مسعود محروم هستم. از خودم سوال ميكنم آيا براي سال جديد اجازه برقراري
تماس تلفني ميدهند تا حداقل صدايشان را بشنيويم و تبريك عيد بگوييم؟ فكر
ميكنم وقتي فروشگاه زندان ميوه و شير هم براي فروش نميآورد، نبايد انتظار
داشته باشم كه آجيل و ماهي بياورد. با اين حال به قول مسعود زيبايي زندگي
ما در همين دلواپسيها و نگرانيهاست، به قول مسعود از عجايب روزگار است كه
زندانيهاي اين كشور بيشتر از مسئولين و روساي مملكت نگران اين كشور هستند
و بيشتر از خود مردم دغدغه رفاه و آزادي آنها را دارند. پس ديگر گلايه
نميكنم و مانند مسعود و بقيه زندانيها دلايل و انگيزه اين زندگي عجيب را
براي خودم ميشمارم و به ياد دوستان زندانيام سال جديد را آغاز مي كنم. (مهسا امر آبادی)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر